معنی میوه گرمسیری

واژه پیشنهادی

میوه گرمسیری

نارگیل


از میوه های گرمسیری

نارگیل

انبه

خرما

آووکادو

پاپایا

لغت نامه دهخدا

گرمسیری

گرمسیری. [گ َ] (ص نسبی) منسوب به گرمسیر:
اگر چه جای باشد گرمسیری
نشاید کرد باسرما دلیری.
نظامی.
گرمسیری ز خشکساری بوم
کرده باد شمال را بسموم.
نظامی.

فرهنگ فارسی هوشیار

گرمسیری

(صفت) منسوب به گرمسیر: اگر چه جای باشد گرمسیری نشاید کرد با سرما دلیری. (نظامی)

فارسی به عربی

گرمسیری

استوائی، مدار

فارسی به آلمانی

گرمسیری

Tropisch, Tropisch, Wendekreis (m)

معادل ابجد

میوه گرمسیری

601

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری